June 30, 2010

من و تو ...

من و تو يکي دهان‌ايم

که با همه آوازش

به زيباترسرودي خواناست


من و تو يکي ديدگان‌ايم


که دنيا را هر دَ م


در منظر ِ خويش


تازه‌تر مي‌سازد

نفرتي

از هرآن‌چه باز ِمان دارد

از هرآن‌چه محصور ِمان کند


از هرآن‌چه وادارد ِمان


که به دنبال بنگريم ــ

دستي

که خطي گستاخ به باطل مي‌کشد

من و تو يکي شوريم

از هر شعله‌ئي برتر

که هيچ‌گاه شکست را بر ما چيره‌گي نيست

چرا که از عشق

روئينه‌تن‌ايم

و پرستوئي که در سرْپناه ِ ما آشيان کرده است

با آمدشدني شتاب‌ناک

خانه را

از خدائي گم‌شده

لب‌ريز مي‌کند



به : م .ا

No comments: