March 7, 2004

افسوس …

☻در موقع قبولي بادي به غبغبم بود
پيروزيم به كنكور آخر مگر كمم بود

☻افسوس چون كه كم كم خوشحالي از ميان رفت
آن چيزي كه ديدم اندوه بود وغم بود

☻يا حذف يا اضافه يا انتخاب واحد
راه موفقيت خاكي و پيچ و خم بود

☻يا توي سلف در صف يا در رفاه و در بانك
حسرت به دل كه اي كا ش اين ترم آخرم بود

☻در شهر خود نبودم غربت مرا فنا كرد
شبها خيال خانه همواره در سرم بود

☻آن جزوه پيش رويم هرگز ورق نمي خورد
فكرم كنار بابا يا پيش مادرم بود

☻اوراق امتحاني مچ گيري تقلب
افتادگي و اخراج كابوس هر شبم بود

☻اين زجرها كه ديدم عمر مرا تبه كرد
يك ترم آن براي يك عمر من بسم بود

دانشگه اين زمان هست مانند قيف بي سر
وارد شدن مصيبت خارج شدن الم بود

مريم بخشي نيك

No comments: